باران برای تو / با سر می آید . . .
هومن شریفی
هومن شریفی
داشتم فک میکردم خوب شد معلم شد باز ، آخوند میشد کجای دلم میذاشتمش :)))
بدترین چیزها همیشه در درون آدم اتفاق می افتد. اگر اتفاق در بیرون بیافتد مثل وقتی که اردنگی میخوریم، می شود زد به چاک. اما از درون غیر ممکن است. وقتی به این حالت دچار می شوم، می خواهم بروم برون و دیگر به هیچ کجا برنگردم. مثل این است که وجود دیگری در من باشد. شروع می کنم به زوزه کشیدن، خود را روی زمین می اندازم، سرم را به این طرف و آنطرف می کوبم تا بیرون برود.
زندگی در پیش رو / رومن گاری
این مخ زدنی نیست حتی شما دوست عزیز
والا به خدا . . .
+: روزای خوبتو انکار می کنی / این واقعیتو تکرار می کنی / اطرافیانتو از دست میدی و / افسرده میشی و از دست میری و / دور خودت همش دیوار می کشی / افسوس میخوری / سیگار می کشی . . .
+: تو یه اشتباه بیشتر نبودی . . .
+: این شعر خواجه امیری : " اگه این زندگی باشه / اگه این سهمم از دنیاس / من از مردن هراسم نیست " تکامل یافته ی این شعر اندیه :" اگه عشق همینه / اگه زندگی اینه / نمیخوام چشمام دنیا رو ببینه " :دی
+: گریه :|
بپا چشمات خواب نمونه . . .
مساله ناراحت کننده همینه. به ما همه چیز رو دربارۀ بدنمون، وضع کشاورزی، ریشه مربع عدد پی یا هر زهرمار دیگری که اسمش چیز هست، یاد می دن، ولی دربارۀ روحمون یک کلمه به ما یاد نمی دن.
ما به طرز وحشتناکی نادانیم هم دربارۀ خودمون و هم دربارۀ دیگران.
تو چطور می تونی آدم های دیگر رو درک کنی در حالی که هیچ چیز دربارۀ خودت نمی دونی.
---
اینگمار برگمن
آره فــــــــوقـش یکمی
یکمی کلاه رفته سرم ، وقتی بودی دور و برم
یکمی کلاه رفته سرم ولی تو رو از رو میبرم . . .
چه حالی میده فاتحه ی یکی که خیلی ادعاش میشه رو خیلی غیر مستقیم بخونی که تا تهش بسوزه . . . :دی
+: یادته همش بهم میگفتی که فراموش کردن آسونه
حالا بشینو تماشا کن ، از تو هیچی تو خاطرم نمی مونه . . .
+: از ته که نه ، ولی کوتاه کردم تا اونجا که قلبم سکته نکنه :)))
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
دارم میسوزم از وهم تبی که هر دو میگیریم
ازین که هر دومون با هم لب یک تیغ راه میریم . . .
خدایا معلومه داری چیکار می کنی ؟؟؟؟ حواست هست ؟؟؟
+: یکی انگار توی سینه م گل یأس داره میکاره . . .
مامانم میخنده میگه بده بهش خواهرو پس واسه چی میخوای؟
جواب نمیده
مامانم کخ ریختنش گل میکنه دوباره میخنده میگه بده دیگه ، آدم خواهرو واسه چی میخواد پس؟
میگه خواهرو ؟ میخواد بذاره جلو چشش ، نگاش کنه ، کیف کنه .
+: اینجور برادرهایی داریم ما ، خر کیف شدیم :دی
اتفاق افتاده
یه آه خداحافظ
یه فاجعه ی ساده . . .
+: دلم واسش تنگ شده ولی اصلا ناراحت نیستم که ازش خواستم دیگه هیچ وقت بهم زنگ نزنه. دمش گرم هر کی اینو گفته : یک پایان تلخ بهتر از یک تلخیه بی پایانه ...
که پشیمون نشه
که پشیمون نشی
ولی آخرش همه ی اینا میشه :(((
ماه کامل میشود / فریبا وفی
خوب منو به خاطرت بسپار ، این منی که روبروته
تماشا کن رفتن کسیو که بعد ازین دیدنش آرزوته . . .