اى يار دوردست كه دل مى برى هنوز چون آتش نهفته به خاكسترى هنوز سوداى دلنشين نخستين و آخرين! عمرم گذشت و توأم در سرى هنوز حسين منزوى +: تا ازین شهر نرم دلم آروم نمی گیره . میدونم ... +: خدایــــا میدونم که باهامی . دستمو بگیر